داستان فیلم بازآفرینی مدرنی از داستان مشهور دکتر جکیل نوشته‌ی رابرت لویی استیونسون، نویسنده‌ی اسکاتلندی، است. این فیلم روایتگر ماجرای یک پزشک باهوش و در عین حال مرموز است که درگیر رازی تاریک می‌شود و ...

A woman struggles with her views on religion, complicated by her attraction to a devout believer.

در این قسمت از فیلم وینی پو، پیگلت، جغد و تایگر تصمیم می‌گیرند دیگر در سایه‌ها زندگی نکنند. اکنون آن‌ها مبارزه خود را به شهر اشدان می‌برند و ردپایی خونین از مرگ و آشوب را در آنجا بر جا می‌گذارند و ...

فیلم ماجرای یک تکنسین فناوری اطلاعات شکست خورده و ناامید را روایت می کند که از کار و تلاش هیچ نتیجه سودمندی نبرده پس تصمیم می گیرد برای سرقت داده های ارزشمند با قیمتی گزاف در بازار سیاه دست به نقشه ای حساب شده بزند. ولی ...

فیلم داستان دو نوجوان امروزی به نام های لوسی و جیمی که وارد یک ماجراجویی در قالب پیرمردی مرموز با یک پیشنهاد شغلی وارد می‌شوند. آنها باید مراقب خانه قدیمی ویران‌شده‌ای که گفته می‌شود خالی از سکنه باشند. با کمک او، لوسی و جیمی باید در زمان به سال 1821 سفر کنند و ...

ادی و پل، دو زندانی فراری، به کار در یک ناهارخوری در نیویورک مشغول هستند. زندگی آنها بی جان است و شرایط بر آنها سخت میگذرد برای همین وقتی که وکیلی به نام کاترین پیشنهادی وسوسه انگیز به آن ها رائه میدهد نمیتوانند ردش بکنند و...

یک بیوه‌ی آمریکایی زمانی بطور غیرمنتظره‌ای عاشقِ مَردی که در مناطق جنگلیِ "همپستد هیث" زندگی می‌کند می‌شود که توسعه دهندگان قصد تخریب خانه‌ی آن مَرد را دارند...

عبدالکریم از هند برای شرکت در جشن طلایی ملکه ویکتوریا ، نزد او می آید. کارمند جوان شگفت زده می شود زمانیکه ملکه محبوبش را پیدا می کند. همانطور که ویکتوریا سعی در محدود کردن موضع بلندمدت خود دارد، دو طرف اتحاد و وفاداری را ایجاد می کنند . هنگامی که دوستی آنها عمیق تر می شود، ملکه شروع به دیدن دنیای در حال تغییر از طریق چشم های جدید می کند ...

آخرین نایب السلطنه هند ارباب مون وظیفه می یابد تا بر انتقال قدرت از هند مستعمره بریتانیا به هند استقلال یافته نظارت کند ، اما ناگهان با جنگ های میان گروه های مختلف روبرو می شود و باید ...

«ویلیام تاکر» (گرانت) در محله ی ناتینگ هیل (غرب لندن) کتاب فروشی دارد. یک روز «آنا اسکات» (رابرتس)، ستاره ی امریکایی که به لندن آمده تا در فیلمی بازی کند، در حال گشت و گذار وارد مغازه ی «ویلیام» می شود و کتابی می خرد. اما ارتباط این دو که قاعدتا باید در همین جا تمام شود، ادامه پیدا می کند و پس از چندی به رابطه ای عاطفی تبدیل می شود…

«جیمز»، پسرک یتیم را می فرستد تا با خانواده ای بدجنس زندگی کند. او به درون یک هلوی بسیار بزرگ می خزد و در آن با حشراتی سخن گو دوست می شود و آنان در طی سفر با ماجراهای عجیب و غریب و پرحادثه ای رو به رو می شوند و به این ترتیب «جیمز» بر ترس های درونی خود غلبه می کند و …

بایسون عده ای از مردم را در شهر شادالو گروگان گرفنه و برای ازادی انها تقاضای پول هنگفتی کرده است...